باکس 2

تاب‌آوری از دید ژاپنی‌ها

بررسی اقتصاد ژاپن به عنوان یکی از منابع اصلی تحول تولید صنعتی در جهان طی دو قرن گذشته در زمره جذاب‌ترین حوزه‌های تحقیقاتی است که بسیاری را به خود جذب کرده است. ژاپن به شکل عجیبی توانسته است از جنگ‌های داخلی، جنگ جهانی، بمباران اتمی، اشغال، بحران‌های اقتصادی و زیست‌محیطی جان سالم به در برد و کماکان یکی از ۵ قدرت اقتصادی نخست جهان باشد. این موفقیت جز به مدد توجه پیوسته به تاب‌آوری در اقتصاد و سیاستگذاری حاصل نشده است. در چنین قابی، نقش بنگاه‌های صنعتی و کسب‌کارهای باقدمت در این کشور برجسته بوده و حاوی شواهد بسیار جالبی پیرامون اثرگذاری این قبیل بنگاه‌ها بر پایداری رشد و توسعه در سطح اقتصاد کلان در ژاپن است. مطالعه‌ای که توسط گوتو (۲۰۰۵) انجام شد، نشان داد که شرکت‌های خانوادگی ۵/۹۶ درصد از کل شرکت‌ها و ۴/۷۷ درصد از کل اشتغال در ژاپن را تشکیل می‌دهند و بدون وجود آنها تداوم حیات اقتصاد ژاپن ممکن نیست. گرچه دولت ژاپن با استراتژی متنوع‌سازی مسیرهای تامین مواد اولیه و قطعات و تجهیزات سعی کرده روابط خود را با همسایگان و بسیاری از کشورهای جهان بازسازی کند و شکنندگی ناشی از تحولات ژئوپلیتیک را با تاب‌آوری جانشین کند اما از بیرون نیز خود را مصون ساخته است. یافته‌های تحقیقاتی مبتنی بر آخرین روندهای سیاست تجاری در ژاپن نشان می‌دهد این کشور با توجه ویژه به بنگاه‌های صنعتی بزرگ مقیاس، سیاست خود را متمرکز بر ارتقای کیفیت عملکرد این واحدها کرده است. از دیگر سو شرکت‌ها نیز در پاسخ به برخی حمایت‌ها و خواسته‌ها، تغییراتی در استراتژی خود اعمال کرده‌اند تا مجموعا تاب‌آوری اقتصاد ژاپن بالا رود. در بین شمار زیادی از شرکت‌ها، گروه صنعتی میتسوبیشی به عنوان نمونه انتخابی برای پژوهش حاوی نکات بسیار ارزشمندی در این فقره است.

حکایت الماس ژاپنی چیست؟

میتسوبیشی یکی از بزرگ‌ترین بنگاه‌های صنعتی تاسیس شده در ژاپن و کل آسیاست که در طول بیش از ۱۵۰ سال توانسته است حجم قابل توجهی از ارزش افزوده، نوآوری و اختراع را از خلال سرمایه‌گذاری روی پروژه‌های جدید و نیروهای انسانی خلاق به ثبت برساند. این شرکت که در حوزه مدیریت منابع انسانی یکی از بنگاه‌های پیشرو در جهان است، در سال ۱۸۷۶ میلادی مبدع سیستم پاداش‌دهی به کارکنان به صورت مدرن است. تصویر حاضر نخستین جشن کارمندان این شرکت به واسطه پاداش کلان[۱] مدیرعامل را در ۱۴۷ سال پیش به تصویر می‌کشد. از آن زمان تا امروز نحوه ارتباط با نیروی انسانی و ارتقای جایگاه افراد در نقشه هدایت بنگاه یکی از ارکان اصلی بقا و دوام میتسوبیشی در طول تاریخ بوده است.

میتسوبیشی امروز یکی از غول‌های صنعتی آسیاست که بنا بر روایت مجمع جهانی اقتصاد در هر رشته‌فعالیت اقتصادی دستی دارد؛ به‌طوری‌که ردپای این شرکت را می‌توان از توسعه و بهره‌برداری از مواد خام نظیر نفت و گاز و منابع طبیعی تا سرمایه‌گذاری در کسب‌وکارهای متنوع اعم از ایجاد شبکه خرده‌فروشی، استخراج و عرضه گاز طبیعی، احداث زیرساخت‌، تولید محصولات پتروشیمی، تولید خودرو، ارائه محصولات مالی و تولید کالاهای صنعتی به وضوح دید. بررسی صورت‌های مالی این هلدینگ صنعتی نشان می‌دهد درآمد میتسوبیشی تنها در بخش خودروسازی در سال ۲۰۲۲ حدود ۵۶۰/۶ میلیارد دلار بوده ضمن اینکه سود عملیاتی این مجموعه صنعتی از این بخش حدود ۸۰۰ میلیون دلار گزارش شده است. مجموع گردش مالی شرکت‌های از هم جدای میتسوبیشی بیش از ۷۰میلیارد دلار است که از این میزان، چیزی بین ۳ تا ۹درصد سود خالص است. سودآوری پیوسته و توجه به تداوم این موضوع یکی از کلیدهای توسعه پایدار میتسوبیشی است به طوری که رکن اصلی تاب‌آوری الماس نیپون را بسیاری همین فقره سودآوری می‌دانند.

همکاری پیوسته با دولت ژاپن و سایر دول شرق آسیا و نیز سایر دولت‌ها در۴ گوشه عامل یکی دیگر از دلایل قوت همیشگی میتسوبیشی و توانمندی این بنگاه در مقابله با تهدیدات است. دولت‌ها با آگاهی از دانش انباشته این شرکت و درآمد بالایی که دارد، روی کمک و همکاری میتسوبیشی در پروژه‌های زیرساختی، طرح‌های توسعه و تحولات تولید حساب می‌کنند. فناوری بالای تولید و دسترسی به دانش لبه دیگر محور توانمندی این شرکت است که باعث شده تا با پیگیری روندهای جریان‌ساز در صنعت و اقتصاد، میتسوبیشی همواره یکی از اضلاع اصلی جهش در حوزه‌ها و رشته‌فعالیت‌های صنعتی و تجاری باشد.

این شرکت نه تنها در زمینه توسعه فناوری و تحول تولید در ژاپن یکی از بازیگران اصلی است که در زمره بازیگران جریان‌ساز در شرق آسیا بوده و سرمایه‌گذاری‌های هنگفتی در سریلانکا، تایلند، چین، مالزی و ویتنام انجام داده است. مرور اخبار و رصد آمارهای مالی این شرکت نشان می‌دهد روابط بسیار عمیق و دیرینه‌ای میان مدیران عامل میتسوبیشی و مقامات دولت ژاپن وجود داشته و دارد. بررسی این اخبار و اطلاعات گویای همکاری این دو بازیگر یعنی دولت و میتسوبیشی در پروژه‌های مختلف و حوزه‌های متنوع است.

یکی از آخرین نمونه‌ها از همکاری و همراهی میتسوبیشی با دولت، در قضیه استخراج نفت و گاز از پروژه ساخالین۲ در روسیه است که از یکسو درآمدهای هنگفتی را برای میتسوبیشی به همراه داشته و از دیگر سو به تامین پایدار انرژی کشور ژاپن کمک شایان توجهی کرده است. طبق روایت کویچی هاگیودا[۲]، وزیر صنعت ژاپن[۳] این پروژه به تنهایی ۱۰درصد از کل گاز مصرفی کشور ژاپن را تامین می‌کند. جالب اینکه اخیرا روسیه از سرمایه‌گذاران ژاپنی این پروژه خواسته تا تغییرات دولت پوتین در ترکیب سهامداران پروژه ساخالین۲ [۴]را بپذیرند. میتسوبیشی در کنار گروه میتسویی دو هلدینگ مشهور ژاپن هستند که همراه با اکسون موبیل آمریکا در این پروژه مشارکت دارند. این دو شرکت به خواست مقامات دولت ژاپن درخواست روسیه را پذیرفته و با مدل متفاوتی به ادامه همکاری با دولت روسیه در راستای تامین گاز کشور ژاپن پرداخته‌اند. پرسشی که مطرح می‌شود این است که چرا یک بنگاه کاملا خصوصی و پرقدمت به جای توجه به ریسک‌ها و چشم‌انداز سود آتی انواع سرمایه‌گذاری‌های خود، به حرف مقامات دولتی توجه می‌کند؟ پاسخ این پرسش در قدرت بالای فنی و مالی میتسوبیشی برای کلید زدن پروژه‌های حیاتی و کسب احترام و نفوذ در دولت است.

 

پیوند با توسعه ژاپن

w71

 

میتسوبیشی را بسیاری از مردم عامی با محصولات مشهورش در صنعت خودرو اعم از لنسر، پاجرو و گالانت می‌شناسند. این برند اما نامی است درخشان در تاریخ معاضر جهان که تحولات بسیاری را در طول بیش از ۱۵۰ سال حیاتش به چشم دیده و تجربه کرده است. نخستین بارقه‌های شکل‌گیری گروه میتسوبیشی به سال‌های میانی قرن ۱۹ و تلاش یاتارو ایوازاکی برای شکل دادن به یک کسب و کار خدماتی در اوزاکای ژاپن برمی‌گردد. بسیاری از متونی که پیرامون گروه میتسوبیشی تهیه شده، گویای اثر بالای رهبری یاتارو ایوازاکی بر شکل‌گیری این هلدینگ بوده است. از گذشته‌های دور در ژاپن ، بنگاه‌های بزرگ و چندرشته‌ای خانوادگی را زای‌باتسو[۵] می‌نامیدند. زای‌باتسو یک اصطلاح ژاپنی است که به شرکت‌های خوشه‌ای در حوزه صنعتی و مالی در دوره امپراتوری ژاپن گفته می‌شود که در مالکیت یک خانواده هستند. شرکت‌هایی که نفوذ و سیطره آنها، زمینه‌ساز کنترل بخش‌های قابل توجهی از اقتصاد ملی را از دوره میجی تا پایان جنگ جهانی دوم سبب شد. میتسوبیشی در کنار میتسویی[۶]، سومیموتو[۷] و یاسودا[۸] چهار زای‌باتسو مشهور اقتصاد ژاپن تا پیش از جنگ جهانی دوم بودند. این شرکت‌های خانوادگی به دلیل اشغال این کشور توسط ایالات متحده آمریکا و ترتیبات قانونی مستشاران آمریکایی پس از بازنویسی قانون اساسی ژاپن، منحل شدند. آمریکایی‌ها با هدف ممانعت از شکل‌گیری ثروت‌های عظیم در دست خانواده‌های قدیمی ژاپنی به بهانه رفع انحصار و توزیع ثروت، این هلدینگ‌ها را قطعه‌قطعه کرده و در قالب سهامی عام به فروش گذاشتند و شکل تازه‌ای از بنگاه‌های صنعتی ژاپنی با نام کای‌رتسو[۹] را پایه‌گذاری کردند. کای‌رتسو به مجموعه‌ای از شرکت‌ها با روابط کاری، و سهامداران متصل به یکدیگر اطلاق می‌شود که در نیمه دوم قرن بیستم، بر اقتصاد ژاپن سلطه داشتند و هنوز هم ردپای پررنگی در چهارمین اقتصاد جهان دارند. تاب‌آوری به صورت ذاتی یکی از ویژگی‌های اقتصادهای با دید بلندمدت است. این دید بلندمدت حاصل ثبات اقتصادی بالا، کیفیت حکمرانی عالی، سیاست خارجی باز و معقول و سرمایه‌گذاری روی فناوری بوده و به انباشت سرمایه در یک دوره تاریخی بلند در بزرگ‌ترین شرکت‌های ژاپنی منجر شده است. همین عامل نیز باعث شده تا اهداف جهانی و ملی و شرکتی در یک راستا پیش روند.

اینکه امروز ژاپنی‌ها اصل نهم اهداف توسعه پایدار ابلاغی سازمان ملل را سرلوحه کار خود قرار داده‌اند، جز با همکاری مداوم دولت و بنگاه‌ها ممکن نیست. دولت این اهداف را پذیرفته و شرکت‌ها نیز این مهم را در سازمان خود درونی کرده‌اند. اصل نهم اهداف توسعه پایدار هزاره تاکید دارد صنعت، تجارت و زنجیره‌ها بایستی پایدار و تاب‌و‌آور باشند.

 

w70

تاریخچه کوتاه الماس نیپون

میتسوبیشی دقیقا از سال ۱۸۷۰ تاسیس شد. نگاهی به گذشته خانواده ایوازاکی نشان می‌دهد تربیت خانوادگی بر فلسفه ذهنی بنیانگذاران میتسوبیشی اثر عمیقی داشته است تا جایی که بسیاری از تاریخ‌پژوهان تاسیس میتسوبیشی را مدیون این آموزه مادر یاتارو ایوازاکی می‌دانند که زمانی به فرزندش گفته بود: «فراموش نکن فقیر بودن چگونه بود.»

چنین نگرشی در کنار روحیه خاص یاتارو ایوازاکی و علاقه بسیار زیاد به کشورش ژاپن دو ستون اصلی تاسیس و ماندگاری برند میتسوبیشی در اقتصاد ژاپن شده است. یاتارو ایوازاکی با همین نگاه و استفاده از تجارب جهانی و فهم شخصی از نحوه توسعه کسب و کار از راه تجارت، به دستگاه یکی از متنفذترین قبایل ژاپن وارد شد و به مقدار قابل توجهی در شغلش پیشرفت کرد.

هنگامی که دولت تحت سلطه خاندان میجی[۱۰] سیاست ممنوعیت تاسیس کسب و کارهای تحت رهبری قبیله را ابلاغ کرد، اعضای قدرتمند یک کسب و کار بندری از قبیله توسا به نام‌های شوجیرو گوتو و تایسوکه ایتاگاکی شرکتی به نام تسوکومو شوکای[۱۱]، را در سال ۱۸۷۰ تاسیس کردند تا تجارت کشتیرانی این قبیله را در دست بگیرند. در سال ۱۸۷۳، دولت جدیدی که پس از خاندان توکوگاوا روی کار آمد، قانون قبلی را لغو و مدل تازه‌ای از مقررات تجاری را ابلاغ و اجرا کرد. همین عامل نیز به ظهور دوره‌ای پرتلاطم از تغییر و تحولات تجاری پس از آن منجر شد که یکی از مهم‌ترین آنها برآمدن یاتارو ایوازاکی از دل تحولات شرکت تسوکومو شوکای و مدیریت بر یک کسب و کار در حوزه حمل و نقل دریایی بود.

وقتی یاتارو این بنگاه را به دست گرفت، در نخستین گام میتسوبیشی شوکای را تاسیس کرد و با پشتکار جدی، آن را به یکی از موفق‌ترین و قدرتمندترین کسب‌وکارها در ژاپن تبدیل کرد. نقش دولت در این مرحله از حیات شرکت میتسوبیشی بسیار جالب توجه است. توجه به توسعه بخش تولید و حمایت از صنعتگران در ژاپن قدمتی ۱۷۰ساله دارد و به پیش از عصر میجی برمی‌گردد. از دهه ۷۰ قرن ۱۹میلادی اما دولت سازوکار متفاوتی در نحوه هدایت بخش صنعت به کار برد.

بررسی تاریخچه شرکت میتسوبیشی نشان می‌دهد بنیانگذار این شرکت فردی وطن‌پرست و علاقه‌مند به ایجاد رابطه با دولت ژاپن و حفظ آن با هدف خدمت به ملت بوده است. همین عامل نیز موجب شد تا زمانی که دولت ژاپن در پی یافتن فردی برای انتقال نیرو و تجهیزات به تایوان بود، شرکت میتسوبیشی را انتخاب کند. طبق قراردادی انحصاری با دولت، میتسوبیشی کشتی‌هایی را که نیروهای ژاپنی را در سال ۱۸۷۴ به تایوان می‌بردند، و بعدا در زمانی که شورش جنوب غربی در سال ۱۸۷۷ آغاز شد، به دولت تحویل داد. این رابطه پایه مالی شرکت را برای آینده مستحکم کرد. در این دوره، میتسوبیشی مالک ۶۱ کشتی یا ۷۳ درصد از کل تناژ ناخالص ناوگان کشتی‌های بخار کشور ژاپن بود. ایوازاکی مالک میتسوبیشی با وجود خطرات بسیار همکاری با دولت در دوره شورش ساتسوما[۱۲]، بر این باور بود که شرکت او موجودیت خود را مدیون ملت است؛ بنابراین مسئولیت انجام این کار را پذیرفت. سرانجام نیز این عملیات موفقیت‌آمیز بود و در نتیجه باعث جلب اعتماد دولت به میتسوبیشی شد. میتسوبیشی پس از ادامه حمایت دولت در طول شورش ساتسوما[۱۳]، رشد بیشتری کرد و به شرکت کشتیرانی پیشرو ژاپن تبدیل شد.

به جز‌‌ نقش دولت، نبوغ بنیانگذار این مجموعه و جانشینان او از مهم‌ترین عواملی است که موجب شد تا میتسوبیشی به مجموعه‌ای در حد و اندازه امروز تبدیل شود. هرچقدر یاتارو ایوازاکی در پشتکار، استفاده از فرصت‌های همکاری با دولت و مطالعه و فهم جهان نابغه بود، یانوسوکه ایوازاکی به عنوان جانشین او دارای ویژگی‌های بی‌شماری بود. برای نمونه او در زمره نخستین مدیران ژاپنی است که مدیران خارجی و نیروهای نابغه دانشگاهی را به استخدام شرکت درآورد. او تنوع کسب و کار میتسوبیشی را با گسترش در زمینه‌هایی مانند معدن و کشتی‌سازی ترویج کرد و پای در جاده تحول گروه گذاشت. یانوسوکه ایوازاکی همچنین هیسایا (مدیر بعدی میتسوبیشی) را همان‌طور که خودش برای تحصیل به ایالات‌متحده رفته بود راهی سفر به این کشور کرد تا نسل بعدی رهبران میتسوبیشی را تربیت کند. هیسایا ایوازاکی نیز با چشم‌اندازی گسترده، از جمله توجه به اهمیت مسئولیت اجتماعی ثروتمندان، به ژاپن بازگشت و دستور کار تازه‌ای برای میتسوبیشی تعریف کرد. زمانی که او به عنوان سومین رئیس میتسوبیشی مسئولیت را بر عهده گرفت، اختیارات را به متخصصان در هر زمینه کسب و کار تفویض کرد و سبک مدیریتی مدرنی را با تمرکز بر بخش‌های عملیاتی، مشابه آنچه امروز در شرکت داریم، ترویج کرد.

کویاتا ایوازاکی نیز به عنوان چهارمین نسل از مدیران میتسوبیشی دیدگاه‌های خاص خود را داشت. او فردی با نگرش بین‌المللی بود. کویاتا پس از توصیه پدرش یانوسوکه به تحصیل در انگلستان از دانشگاه کمبریج فارغ‌التحصیل شد. کویاتا مدافع صریح روح جهانی‌شدن بود و با ظهور فاشیسم، موضع خود را پس از شروع جنگ تغییر نداد. وی به مدیران شرکت گفته بود که میتسوبیشی تمام تلاش خود را برای کشور انجام خواهد داد، هرچند شرکت میتسوبیشی وجود خود را مدیون همکاران انگلیسی و آمریکایی خود است که در توسعه این گروه همکاری داشتند. برهمین اساس نیز کویاتا تاکید داشت زمانی دوباره فرا خواهد رسید که میتسوبیشی بتواند به عنوان یک دوست در راه صلح و رفاه بشریت جهان همکاری کند.

 

w72

میتسوبیشی؛ فلسفه و راهبرد

بررسی تاریخچه این مجموعه صنعتی نشان می‌دهد «کمک به ملت و دولت»، «اطمینان از عقلانیت اقتصادی» و «صبور بودن» در زمره مهم‌ترین ایده‌های است که در توسعه و بالندگی میتسوبیشی نقش کلیدی داشته است. میتسوبیشی که از بدو تاسیس رابطه تنگاتنگی را با دولت ژاپن داشت، در برهه‌های مختلف به کمک دولت رفت و دولت نیز در توسعه فعالیت‌های این بنگاه اقتصادی نقش چشمگیری داشت. در اسناد پایه‌ای این شرکت فلسفه مشخصی در رابطه با جهان وجود دارد. این فلسفه که در روح میتسوبیشی متجلی است بر سه اصل شوکی‌هوکو[۱۴]، شوجی‌کومی[۱۵] و رتسوگیو بوکی[۱۶] بوده و روی مسئولیت شرکت درکمک به جامعه و محیط زیست، توسعه تجارت از طریق گسترش کسب و کار، و باز بودن ذهنیت برای توسعه همکاری‌ها استوار است. در بررسی راهبرد گروه نیز می‌توان این مطالب و چارچوب‌ها را به عینه در خلال ماموریت‌ها و چشم‌اندازها دید. براین مبنا می‌توان ادعا کرد همین فلسفه موجب شده تا همکاری عمیقی میان دولت و گروه صنعتی میتسوبیشی طی بیش از ۱۵۰ سال شکل بگیرد و امروز ژاپن یکی از تاب‌آورترین اقتصادها و میتسوبیشی یکی از تاب‌اورترین شرکت‌های جهان باشد.

میتسوبیشی در نخستین‌ گام‌های تبدیل شدن به یک بنگاه صنعتی چندرشته‌ای حمایت و کمک مشخص دولت را با خود داشت و این کمک را با پشتیبانی و همراهی از برنامه‌های حکومت ژاپن پاسخ داده است. برای نمونه خواست دولت ژاپن در بدو تاسیس میتسوبیشی برای تاسیس خط بومی حمل و نقل بار و مسافر دریایی با کوشش بنیانگذاران میتسوبیشی پا گرفت. مقاله کازو یامامورا (۱۹۶۷) به صراحت از نقش دولت و روحیه بنیانگذار میتسوبیشی در زمینه خدمت به دولت و ملت در شکل‌گیری این گروه صنعتی یاد می‌کند و ترکیب روح سامورایی و تحریک کارآفرینی از سوی دولت را دلیل ظهور میتسوبیشی می‌داند.

mit3

در بررسی تاریخچه شرکت میتسوبیشی، ردپای دولت در تحول این گروه مشخص است. یاتارو ایوازاکی که خود در فاصله ۲۰ تا ۲۵ سالگی به خدمت دولت درآمده بود، با کمک دولت توانست به یک کارآفرین بزرگ تبدیل شود. به طور خاص دو چهره وزارت مالیه دولت ژاپن یعنی کائورو اینوئه[۱۷] و ایجی شیبوساوا[۱۸] و شیگه‌نو‌بو اوکوما[۱۹] وزیر مالیه با هدف ساخت یک غول ژاپنی در بخش حمل و نقل و نقل و انتقال مرسوله، امتیازاتی را به ایتارو ایوازاکی دادند و این همکاری به تغییر چهره صنعت کشتیرانی ژاپن منجر شد. ایوازاکی نیز از این فرصت استفاده کرد و با کاهش شدید قیمت خدمات حمل و نقل دریایی در شرکت میتسوبیشی، رقبای کوچک بومی و رقبای خارجی بزرگ را از دور رقابت خارج کرد. این آغاز ظهور یک غول اقتصادی در ژاپن به نام میتسوبیشی بود. دولت ژاپن از سال ۱۸۷۰ به این سو، میتسوبیشی را به یک شریک استراتژیک برای خود تبدیل کرد و میتسوبیشی نیز از این فرصت به نحو احسن سود برد. دولت در بدو امر با اجاره برخی از کشتی‌های خود به خانواده ایوازاکی و کمک مالی و معنوی در رونق گرفتن کسب و کار میتسوبیشی دخیل بود. ورود میتسوبیشی به صنعت آهن، سرمایه‌گذاری در بخش معدن، ورود به صنایع نظامی و … شد. بنگاه‌های خانوادگی در ژاپن در دوره پیش از جنگ جهانی دوم به سطحی از قدرت اقتصادی دست یافتند که طبق گزارش یاماورا (۱۹۶۷)، ۷۶ درصد از کل پرداخت به کارکنان بخش صنعت ناشی از فعالیت‌های چهار زای‌باتسو مشهور آن عصر (میتسوبیشی و سه گروه بزرگ و صنعتی دیگر) بود. این شکل از حمایت صنعتی از بنگاه‌های ملی که در اواخر قرن ۱۹ توسط ژاپن اعمال شد، بعدها به الگوی حمایت از صنعت نوزاد[۲۰] شهرت یافت.

 

اثر سیاست‌های حمایتی بر تاب‌آوری میتسوبیشی

از جالب‌ترین نکات پیرامون شرکت میتسوبیشی، روابط بسیار عمیق با دولت و کارگزاران رسمی است که از بدو تاسیس تا امروز ادامه داشته است. اثر حمایت دولت بر این بنگاه در مقالات و پژوهش‌های متنوعی مورد اشاره قرار گرفته اما مجموعه دو جلدی انتشارات راتلج (۱۹۹۲و۲۰۰۰) پیرامون گروه میتسوبیشی بر اثربخشی بالای حمایت‌های دولت روی توسعه صنعتی ژاپن از مسیر بنگاه‌های بزرگ مقیاس تاکید دارد. این موضوع به رغم فشار رسانه‌های مختلف ژاپن درباره اعطای رانت و کمک آشکار به یاتارو ایوازاکی بوده است؛ که این یعنی دولت ژاپن به شکل آگاهانه از اثر بنگاه‌های خانوادگی بزرگ بر اقتصاد این کشور مطلع بوده است. (یامامورا، ۱۴، ۱۹۶۷) البته شواهد پژوهش فوکاساکو (۱۹۹۲،۱۹) نشان می‌دهد تمایل دولت ژاپن به توسعه بخش حمل و نقل کشور از طریق شرکت‌های خصوصی خارجی یا بومی که یک دغدغه امنیتی بود، در شکل‌گیری میتسوبیشی موثر بوده است. دولت در نیمه دوم قرن ۱۹ و به ویژه در دهه ۸۰ و ۹۰ قرن ۱۹ میلادی در ژاپن عمیقا باور داشت که قدرت نظامی از درون قدرت صنعتی بیرون می‌آید و ملت ژاپن نیز به آن تمایل دارد. در این راستا نیز دولت ژاپن سعی کرد در کنار پایه‌گذاری سیاست‌های حمایت‌گرایانه از صنایع خود، در سطح اقتصاد خرد به اصلاحاتی بپردازد که مهم‌ترین آنها پایان دادن به محدودیت‌های مربوط به مالکیت زمین، کشت محصول، آزادی مهاجرت و تجارت داخلی در کنار اعطای حق ورود به مشاغل جدید به همگان بود. تاسیس نهاد آموزش و پرورش، بارگذاری سیستم مالیاتی مبتنی بر پایه‌های مدرن و مبتنی بر نرخ‌های ثابت، خروج دولت از مالکیت بنگاه‌های صنعتی و واگذاری آنها به بخش‌خصوصی، تحول در الگوی امنیتی و دفاع ملی از یک امتیاز ویژه برای اشراف به وظیفه همگانی در کنار بازتعریف قانون اساسی و نهادهای رسمی از مهم‌ترین اصلاحات این دوره بود. از آنجا که انعقاد قراردادهای تجارت آزاد با بریتانیا، روسیه و … باعث وخامت اوضاع اقتصادی در دهه ۶۰ و ۷۰ قرن ۱۹ میلادی در ژاپن شده بود، اصلاحات جدید سعی داشت ضمن بازنگری درمعاهدات تجاری «نابرابر» منعقد شده در سال‌های ۱۸۵۷ و ۱۸۵۸، صنعتی شدن و مدرنیزاسیون را به عنوان وسیله‌ای برای مقابله با ظهور تجاری خارجی که به طور مهلکی به اقتصاد آسیب رسانده‌ بود، تبدیل کند. (همان،۱۶) با اعطای کمک‌های دولتی به بسیاری از صنایع ژاپن از جمله صنعت نساجی که دولت ماشین‌آلات بسیاری را خرید و با قیمت بسیار بالا در اختیار صنعتگران بخش خصوصی قرار داد، در صنعت کشتیرانی تلاش دولت این بود که ظهور بنگاه‌های کشتیرانی بومی، زمینه‌ساز ربودن گوی سبقت از رقبای خارجی شود که سود بالایی از حمل و نقل دریایی در ژاپن می‌بردند.(تی‌سی اسمیث، ۱۹۵۵) در عین حال از محل ظهور یک شرکت کشتیرانی بومی که بعدها واحد کشتی‌سازی و موتورسازی نیز دایر کرد، امکان ساخت کشتی‌های متعدد جنگی برای ناوگان امپراتور ژاپن فراهم شد.

فوکاساکو (۱۹۹۲،۱۰۷) در پژوهش خود روی ساختار توسعه شرکت میتسوبیشی حد فاصل ۱۸۸۴ تا دوره پیش از جنگ جهانی دوم تاکید می‌کند ترغیب میتسوبیشی از سوی دولت برای تربیت نیرو، واردات فناوری و تحقیق و توسعه در صنعت کشتی‌سازی به ظهور نیروی دریایی قدرتمند ژاپن کمک بسیاری کرد. این کاری بود که طبق آنچه یوکویاما (۱۹۵۵) سرمهندس گروه میتسوبیشی در کتاب خاطراتش عنوان کرده، بعد از ۲۰ سال به طراحی و توسعه محصول اختصاصی میتسوبیشی ختم شد. در واقع طی ۲۰سال پس از صدور پروانه فعالیت کشتی‌سازی برای میتسوبیشی، در این شرکت قابلیت طراحی انباشته شد، تکنیک‌های جدید جذب شد و پیشرفت‌هایی در ساخت توربین‌ها ایجاد شد که قابل توجه بود.(فوکاساکو ۱۹۹۲،۱۰۹) تاسیس موسسه تحقیقاتی شرکت کشتی‌سازی میتسوبیشی[۲۱] در سال ۱۹۱۸ نیز محصول همین دوره بود. کار این موسسه به حدی بالا گرفت که علاوه بر تحول فناوری شرکت کشتی‌سازی میتسوبیشی، به انجام سفارشات سایر رقبا از جمله کشتی‌سازی کوبه یا انجام امور تحقیقاتی و ابداع وسایل مورد نیاز ارتش و دولت اقدام کرد. (فوکاساکو ۱۹۹۲،۹۶) البته شواهد موجود نشان می‌دهد میتسوبیشی این موسسه را در دهه ۳۰ قرن بیستم میلادی به دانشگاه ریکن واگذار کرد. ظاهرا این واگذاری به دلیل وقوع رکود بزرگ جهانی و اثر آن بر اقتصاد ژاپن در کنار عدم تحقق اهداف کلان شرکت در زمینه کاهش هزینه واردات فناوری که قرار بود به واسطه ابداعات دانشمندان این موسسه رخ دهد، انجام شده است. پس از این واگذاری نقش دو نهاد دیگر تحقیقاتی شرکت میتسوبیشی یعنی جیکنبا[۲۲] و مخزن آزمایش[۲۳] شدت گرفت.(فوکاساکو ۱۹۹۲،۹۷)

جیکنبا یک آزمایشگاه کوچک تجزیه و تحلیل شیمیایی بود که پس از واگذاری مرکز تحقیقات شرکت کشتی‌سازی میتسوبیشی، به مرکز اصلی و همه کاره تحقیقات گروه میتسوبیشی تبدیل شد. فعالیت‌های این واحد عملا نزدیک به نیازهایی بود که شرکت در روند تولید خود در کارخانه کشتی‌سازی احساس می‌کرد و از قضا به خوبی نیز پاسخگو بود. از آنجا که کشتی‌ها و موتورهای تولیدی میتسوبیشی به لطف واردات فناوری ساخته می‌شدند، نیاز به تحقیق برای حل مسائل خطوط تولید‌ و رفع مشکل در فرآیند جذب فناوری خارجی حیاتی بود. براین مبنا تحقیقات مربوط به موتورهای توربین و دیزل، یا روش‌های جوشکاری الکتریکی که همگی در زمره فناوری‌های وارداتی بودند، بخش عمده‌ای از فعالیت‌های این واحد تحقیقاتی را تشکیل می‌دادند دلیل موفقیت این موسسه نسبت به MSCRI نیز این بود که جیکنبا بر تحولات جزئی متمرکز بود اما موسسه تحقیقات شرکت کشتی‌سازی میتسوبیشی تلاش می‌کرد به پیشرفت‌های بزرگ دست یابد. کاری که در این مرحله از توسعه میتسوبیشی چندان معقول یا حیاتی نبود. (همان،۱۹۹۲) اما به تاب‌آوری بیشتر میتسوبیشی در بلندمدت کاملا کمک کرد و این بنگاه را در برابر ضربات زنجیره تامین یا رقابت رقیبان بیمه کرد.

با همین ایده میتسوبیشی در طول سالیان بعدی در صنایع مختلف دیگری از جمله نفت و گاز و پتروشیمی، بانکداری و خدمات مالی، خودروسازی و قطعه‌سازی، تولید ساختمان و زیرساخت‌ها و … وارد شد و موفقیت‌های بی‌شماری کسب کرد اما مهم‌ترین نکته درباره این غول بزرگ صنعت ژاپن این است که چطور از هیچ به وجود آمد و به یک درخت تناور و مقاوم بدل شد. درک و خرد مدیران شرکت‌ میتسوبیشی در شاخه‌های مختلف در کنار حمایت درست و به موقع دولت که از اهمیت صنعتی شدن و قدرتی که برای کشور ژاپن خلق می‌کرد مطلع بود، یک نمونه عینی از تبدیل کردن یک کشور شکننده به یک اقتصاد و صنعت تاب‌آور را خلق کرد.

 

نتیجه‌گیری

سرمایه‌گذاری مادی و معنوی دولت روی بنگاه‌های صنعتی بخش خصوصی می‌تواند در بلندمدت اثر شگفت‌انگیزی بر اقتصاد و امنیت یک کشور داشته باشد و تاب‌آوری اقتصادی را برای جامعه به ارمغان آورد. همکاری دولت و بخش‌خصوصی نه تنها ضامن توسعه اقتصادی است که در رفع مایحتاج عمومی و تقویت بنیه دولت اثرگذار است. ژاپن یکی از نمونه‌های اعلای درک روشن نهادهای حکمرانی به صورت تاریخی از مقوله اقتصاد و صنعت است. فهم عمیق حکمرانان ژاپن از انقلاب صنعتی اول که در دوره توکوگاوا ظهور و بروز پیدا کرد و با ظهور امپراتوری میجی تثبیت شد، در فضای پس از جنگ جهانی دوم به اقتصاد این کشور توان بالایی برای جهش داد. ژاپن به عنوان یکی از ۴ اقتصاد بزرگ جهان با بیشترین سطح از بهره‌وری و رقابت‌پذیری، امروز الگویی برای بسیاری از کشورهای جهان در زمینه تحول اساسی ساختار تولید صنعتی است. میتسوبیشی نیز یکی از شخصیت‌های مهم این داستان شگفت‌انگیز است. هردو شخصیت اصلی این گزارش به یمن یک مشارکت پایدار توانسته‌اند پایداری را در ابعاد مختلف عملیاتی کنند. این همکاری درس‌های بسیاری برای سیاستگذاران اقتصادی کشور دارد.

 

[۱] Bonus

[۲] Koichi Hagiuda

[۳] Japan’s Industry Minister

[۴] Sakhalin-2 Liquefied Natural Gas (LNG) Project

[۵] Zaibatsu

[۶] Mitsui

[۷] Sumitomo Group

[۸] Yasuda Zaibatsu

[۹] Keiretsu

[۱۰] Meiji Government

[۱۱] Tsukumo Shokai

[۱۲] ساتسوما یکی از قدرتمندترین قلمروهای فئودالی در شوگون‌سالاری توکوگاوا در ژاپن بود. این قلمرو نقش بسیار مؤثری در اصلاحات میجی و دولت عصر میجی داشت.

[۱۳] شورش ساتسوما، شورشی بود که در دوره میجی علیه دولت میجی در سال ۱۸۷۷ میلادی در کیوشو رخ داد. رهبری این شورش را یکی از مشاوران عالی امپراتور میجی و یکی از افراد با نفوذ دولت به نام سایگو تاکاموری برعهده داشت.

[۱۴] Shoki Hoko

[۱۵] Shoji Komei

[۱۶] Ritsugyo Boeki

[۱۷] Kaoru Inoue

[۱۸] Eiichi Shibusawa

[۱۹] Shigenobu Okuma

[۲۰] Protection of Infant Industry

[۲۱] MSCRI

[۲۲] Jikkenba

[۲۳] the Experimental Tank